خواسته های تو از خداوند میتونه جزیی ازتمایلات لحظه ایت باشه.. خداوند برای گذاشتن آرزویی توی قلبت, مقدمات زیادی چیده.. آدمهایی رو سر راهت قرار داده.. اتفاقی رو برات رخ داده.. الهاماتی بهت کرده که چشمتو باز کنه برای دونستن و خواستن چیزهای بیشتری ازش..

خیلی وقت ها آدمهایی رو توی زندگیمون میبینیم که چشمهای باز تری دارن.. الهام هات خداوند رو زودتر از بقیه آدمها درک میکنن و بهش فکر میکنن و انگار از همه ماها جلوترن.. تا حالا شده به این فکر کنی که چرا بعضی از آدمها اینقد به عشق خداوند نزدیکتر میشن؟ آدمهایی که باورهای قویتری دارن و همه جوره قبولش دارن حتی اگه آرزوهاشون برآورده نشه هم اینو میدونن که همیشه دونسته ها و خواسته های خدا بزرگتر و قشنگتره..

ما شدیم مثل شاگردهایی که به استادشون سوال میدن به همراه سرنخ و اصرار میکنن جواب سوالی که هنوز ازش مطمن نیستن که درسته یا غلط رو هم خودشون بدن! و اگر غیر از اونی باشه که فک میکنن درسته.. بهم میریزن و استادشونو بر حق نمیدونن که دفعه بعد ازش سوال بپرسن!! هیچ وقت خواسته های خودتو کوچیک نکن در برابر خدا.. با تموم وجودت بخواه از خداوند و باور کن وقتی این آرزو رو تونستی درک کنی و حس کنی حتما چیزهایی بین تو و خواسته ای که از خدا داری مشترکه.. آدمها چیزهایی رو توی زندگی جذب میکنن که قبل از همه چیز..توی ذهن و قلبشون باور کردن بهش میرسن..

شاید اینو شنیده باشی که میگن وقتی یه فکر از ذهنت میاد بیرون بازتابش توی کل دنیا میچرخه.. یعنی وقتی ایده جدیدی توی ذهنت داری یا وقتی خواسته ای قلبتو میلرزونه میتونی مطمن باشی که این آرزو و خواسته از درون تو خارج شده و شروع کرده به حرکت کردن توی دنیای واقعی.. حرکت میکنه و میره تمام چیزهایی رو که شبیه به خودشه رو پیدا میکنه و به سمت تو هدایتشون میکنه.. پس مراقب باش وقتی آرزو میکنی باید چشم و گوشت بیشتر از قبل باز باشه چون انرژی تو به کل دنیا منتقل شده و دنیا کارخودشو شروع کرده.. پس از خدا نخواه که از کدوم مسیر بره.. از طریق چه کسی بره.. با چه وسیله ای بره.. و هزار خواسته کوچیک و بزرگ دیگه ای که از خالق خودت میخوای.. بذار خداوند با روش خودش آرزوتو برآورده کنه.. فقط باورش کن و صبر کن و پای آرزو و خواسته ات بمون..

مطمنم که تجربه شو داشتی که وقتی به آرزوهایی که سالها پیش داشتی میرسی.. اونقدی که اونموقع برات جذاب و جالب بودن الان دیگه نیستن.. فک میکنی مساله آرزوته که دیگه برات کوچیک شده یا تویی که اونقد بزرگ شدی که دیگه اون جذابیت رو توی خواسته های قبلیت نمیبینی؟ شایدم مساله عدم انتخاب درست خواسته هات از خداوند باشه! شایدم تو هنوز نمیدونی که خداوند نشونه هایی توی مسیر زندگیت گذاشته که کمکت کنه که توی مسیری که تورو به کمال خودت میرسونه حرکت کنی.. نشونه های کوچیکی که ما اسمشونو گذاشتیم آرزو.. آرزوهایی که وارد قلبمون میشه و مسیر زندگیمونو مشخص میکنه.. وقتی بهش میرسی میبینی که آرزوی بعدیتو از قبل انتخاب کردی! توی مسیر آرزوهات و رسیدن بهشون حرکت میکنی و بعد از یه مدت میبینی اونقدر بزرگ شدی که بدون داشتن هیچ نشونه و آروزیی داری حرکت میکنی به سمت مسیری که تقریبا مقصدشو پیدا کردی..

تلاش کن خدواند رو در مسیر آرزوهات پیدا کنی.. این تمایلات همون چیزهایی که خدا میخواد تو در درون خودت پیدا کنی و تقویتشون کنی.. چون اون بهتر از هر کسی میدونه چه چیزهایی بیشتر از همه خوشحالت میکنه.. فک کنم الان دیگه میدونی که چرا از خداوند خواستم دیگه خواسته هامو برآورده نکنه ;)  چون باور کردم خواسته ها و آروزهای اون همیشه بزگتر و قشنگتر از خواسته ها و آرزوهای منه.. تنها کاری که من باید بکنم اینه که آروزهامو باور کنم و توی مسیر رسیدن بهشون حرکت کنم تا به نشونه های بعدیم برسم.. و بقیه اشم بسپرم به کسی که منو توی این مسیر قرار داد تا خودش اونجوری که میدونه درسته منو به مقصدم برسونه :)


بقیه مطالبمونو میتونی بیای توی سایت ماندگارمان ببینی.. یه سر بهمون بزن شاید خوشت اومد.. :)