خیلی از ما آدمها راه رسیدن به آروزهامونو یاد گرفتیم.. یعنی بهمون یاد دادن که آرزو کنیم و بهش برسیم, هیچ کس بهمون یاد نداده آروزهایی که بهشون رسیدیم رو, زندگی کنیم. اینقدر این باور توی ذهنمون قوی شده که بعد از رسیدن به آرزومون خیلی زود ازش خسته می شیم و دلمون دنبال یه آرزوی دیگه است!

اینکه این رسیدن, چه جوری حالمونو خوب می کنه, یا اینکه چه جوری روی زندگیمون تاثیر میذاره که حاضریم کارهایی رو انجام بدیم که تا قبل از این آروز حتی فکرشو هم نمی کردیم انجام بدیم رو نمیدونم ولی مطمنم روزهایی بوده که برای رسیدن به چیزی, از سلامتیت, از خوابت, از خانواده ات, از کارت, از دوستات و خیلی چیزهای دیگه به راحتی گذشتی. شاید یاد روزهایی بیفتی که اولین بار عشق رو توی زندگیت تجربه کردی.. انگار دنیای دلت یه دنیای دیگه است که توش همه چیز فرق می کنه و بعد یه مدت میگی کاش آروزم برآورده نمیشد!

قبلا هم درموردش صحبت کرده بودیم که رسیدن به آروزت مهم نیست, مهم تاثیریه که تو توی دنیای اطرافت میذاری. به این جمله خیلی فکر کن و به این فکر کن که اگه به آروزیی که الان توی ذهنت داریش برسی, چقدر میتونی همینجوری براش از همه چیزت بگذری و باهاش زندگی کنی.. بذار برات یه مثال بزنم:

فرض کن دوست داری یه ماشین پورشه سفید خیلی خوشگل داشته باشی, و بعد از کلی تلاش و از خود گذشتگی و کار شبانه روزی و .. اون ماشیو می خری. وقتی خریدیش, روز اول ۱۰۰٪ خوشحالی.. هفته بعدش ۷۰٪ خوشحالی, هفته بعد و هفته های بعدش خوشحالیت کمتر و کمتر میشه تا اونجایی که به داشتنش عادت میکنی و یادت میره این ماشین همون ماشینی که خیلی از شبها تا صبح به خاطر داشتنش شب بیداری کشیدی. حتی گاهی اوقات ممکنه صدای شیشه پاکنش اذیتتم بکنه! به نظرت چی درون تو تغییر میکنه که خواسته هات هم باهاش تغییر میکنه؟ آیا این تلاش کردن ها و رسیدن ها, همون بازی برای درک توانای هات نیست؟‌ تو با برآورده کردن آروزت به این باور می رسی که اگه الان تونستم پس بازم میتونم به آروزهای بیشتری برسم. ولی این بازی رو تا کجا میتونی ادامه بدی؟ به این فکر کردی که این بازی خطرناک ممکنه از زندگی کردن دورت کنه و بعد از یه مدت ببینی کلی چیزی داری که هیچ کدومشون خوشحالت نمیکنن.

خوشحالی تو شاید در لذت بردن و زندگی کردن با آرزوهاته.. آروز کن براش تلاش کن و بهش برس.. وقتی بهش رسیدی باهاش زندگی کن. مهم نیست چند تا آروز کردی و تونستی بهش برسی مهم اینه که تو با آروزهات بتونی خوشحال باشی و بتونی باهاشون زندگی کنی حتی اگه فقط به یکی از آروزهات رسیده باشی.

مطمنم یادته مادربزرگی که بهت میگفت عشق فقط با مرگ ازت جدا میشه.. این باور خیلی از قدیمی تر ها داشتن و یاد گرفته بودن که با همه وجودشون بخوان.. برای رسیدن بهش تلاش کنن و وقتی بهش رسیدن وایستن و عاشقانه باهاش زندگی کنن.

حالا تو بهم بگو جز کدوم دسته ای و به نظرت کدوم دسته کار درست تری انجام میده؟

  • آدمهای که فقط برای رسیدن به آروزهاشون تلاش میکنن, و به بعدش فکر نمیکنن.. آروزهای خواستنی؟
  • یا آدمهایی که برای زندگی کردن با آروزهاشون, با همه وجودشون تلاش میکنن و بهش میرسن و باهاش زندگی میکنن.. آروزهای داشتنی؟